لایق همنشینی
کسانی که در تاریکترین شبها شما را تنها نمیگذارند
همانهایی هستند که لایق همنشینی
در روشن ترین روزهایتان هستند…
کسانی که در تاریکترین شبها شما را تنها نمیگذارند
همانهایی هستند که لایق همنشینی
در روشن ترین روزهایتان هستند…
نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)
می خواهم بیایم تا باز هم ( بیعه له فی عنقی ) را پاس بدارم ! و اینبار در مسجد تو ….. در کنار تو !
مرا دریاب
تو ای مولای جمعه های دلتنگ و غریب ! ای همه امیدم ! امروز بهانه ی گریستنم هستی و فردا بهانه ی بودنم ! اما نمی دانم بدون تو کدام صراط مستقیم را بیابم ؟! نگران آن جمعه ای هستم که دلم برای تو نگرید!
این جمعه هم از دیدن رویت خبری نیست / دیگر نفسم هم ، نفسِ معتبری نیست
رد می شود این جمعه و تا لحظه آخر / از آمدن سبز تو اما اثری نیست
ای شاه کلیدِ همه قفلِ قفسها / مرغان قفس را تو نباشی که پری نیست
اللهم عجل لولیک الفرج